دست نوشته های روزالیند فرانکلین



هیچ وقت از بچه قلدرا خوشم نمیومد من یه دختر تخس شیطون بودم اما مهربون شیطنت میکردم اما به کسی آزار نمیرسوندم. لیدر بودم اما حواسم به همه بچه های تیمم بود. از قلدری بدم میاد همیشه وایسادم جلوی زور. در بدترین حالت که کاری از دستم بر نمیومد جیغ زدم داد زدم اما ساکت نبودم.

از دولت امریکا بدم میاد. روی همین اصل . بچه قلدر کلاس که یه سری نوچه هم جمع کرده و بقیه مجبور به کارایی میکنه که خودش میخواد بعد از رسیدن به اهدافش یه سری استخوون هم برای بقیه نوچه کفتارهاش پرت میکنه. بمیرم برای دل مردمم که اسیر شدن. اسیر ت کثیف دولت های قلدر و بعضا مسولینی کهه. 



امروز صبح رفتم سر کلاسی که  به عنوان مستمع آزاد شرکت می کنم. استاد کلاس پروفسور ۸۰ ساله دانشکده هستند  که سابقه همکاری توی ناسا رو دارن. اومدن سر کلاس و نوروز باستانی رو به قول خودشون تبریک گفتند و از چند نفر پرسیدن این مدت رو چیکار کردند. طبیعتا کسی جواب درست درمانی نداد ایشون فرمودند چرک نویس یه کتاب رو تهیه کردند با ۳۲۰ صفحه. کسی که کتاب علمی نوشته میدونه ۳۲۰ صفحه انگلیسی کتاب تکست نیازمند چه میزان مقاله و تلاشه و محاسبات ریاضی طاقت فرسا. البته که همه فصلها رو الان اماده نکردن. اما برای منی که ۳۲۰ صفحه کتاب منبع خوندن هم چند روز زمانمو میگیره سخت بود شنیدنش. تازه فرمودند یه دو سالی باید روش کار کنم که کتاب خوبی شه ااین همه تلاش این همه امید به زندگی. اینو گفتم که معیار دستتون بیاد که چقدر باید کار کنیم تا برسیم به جوامع بین المللی و حرفی برای گفتن داشته باشیم. تازه ایشون حدود چهل سال پیش معروف شدن که به نظرم اون زمان معروف شدن کار ساده تری بود تا الان الان باید کم کم پنج برابر اون زمان تلاش کنیم تا در کنار دیگر پژوهشگران دیگه ما دانشگاهیان ایرانی هم حرفی برای گفتن داشته باشیم.

پ.ن : نامبرده چندین کتاب در انتشاراتهای بین المللی چاپ کرده و کتابهایش با اقبال خوبی مواجه هستند 


سلام دوستان عزیز نوروز ۹۸ رو تبریک میگم خدمتتون امیدوارم سال جدید سال رشد و پیشرفت باشه واسه همگی.
چند روز هست توی این فکرم که رزولوشن سال جدید رو چی انتخاب کنم.هدف پارسال دوری از اهمال کاری بود که حقیقتا پیشرفت خیلی خوبی داشتم و خیلی کارهامو که مدت مدیدی بود عقب انداخته بودم  انجام دادم چندتاشو لحظات پایان سال انجام دادم و بستم گذاشتم کنارروی هدف امسالم خیلی فکر کردم و موارد مختلفی به ذهنم رسید اما در نهایت تصمیم گرفتم که تمرکز بیشترم روی عدم اتلاف وقت و زندگی در زمان حال بذارم میدونم خیلی هدف سنگینیه اما خب یک سال هم مدت طولانی و مبسوطی هست واسه تمرین کردن. 
هر سال که میگذره احساس میکنم به اندازه تموم سالهای قبلش یاد گرفتم فک میکنم میزان یادگیریم در سال ۹۷ به اندازه تموم سالهای قبلش بوده این حجم از تغییر برای خودمم جالبه و گاهی ترسناک. امیدوارم اخر سال جدید خودمو بشناسم :))
دو ماه پایان سال درگیر بیماری بودم.یه توده بزرگ گردنی یه مدت به سختی میتونستم دست و گردنمو ت بدم درد داشتم وتب نزدیک ۴۰ درجه. آزمایشات و سونوگرافی های مربوطه نشون دادند که سرطان نیست  اما روند درمان ادامه داره و هنوز بهبودی کامل ایجاد نشده طی این مدت حس کردم چقدرررر برای مرگ آماده ام من هزار تا کار ناتموم و نیمه تموم دارم حساب و کتابم با خودم دیگران و خدا سرسام آوره اما به صورت باورنکردنی از مرگ هراسی ندارم . باور دارم که اون ور همه چی خیلی بهتره. و یه جورایی حتی دارم از کنجکاوی میمیرم که اونجا رو بهم نشون بدن :))) خلاصه با همین روحیه در مطب و بیمارستان حضور داشتم و ساعتهای انتظار رو غش غش می خندیدم با دوستام و موجب حیرت بقیه بودم اما فهمیدم اگه قرار بر رفتن باشه کلی کار دارم که دوست داشتم انجام میشدن . حالا نه اینکه مزاحم رفتنم باشنا نه اما خب یه جورایی سبکتر بودم اگه انجام میشدن یکم فکر کردم دیدم من به امید داشتن وقت کارامو با سرعت و کیفیت خوب انجام ندادم و در واقع به این نیت که وقت هست عقب انداختم اما حالا وقتی نمونده واسم وقتی جواب ازمایشات اومد با خودم فکر کردم که الان هم با فرض طول عمر نرمال وقت چندانی نمونده و نصف قسمت خوب عمرم رفته. این شد که تصمیم گرفتم دیگه وقت تلف نکنم و یه جوری کارامو انجام بدم که انگاری امسال سال اخره نه همه وقتمو صرف کار کنم که از لحظات زندگی عقب بمونم و نه همه رو اتلاف کنم. پیش به سوی امسال 

Image result for red polish nail
عمه جان دستمو  میون دستای نحیف و  پر چین دستاتش میگیره و انگشتامو تا ناخن نوازش میکنه.  انگشتاش روی  ناخونام  که لاک طوسی خوردن میمونه. چند بار ناخونامو نوازش میکنه و آخرش میگه اگه غیر از قرمز رنگ دیگه ای بزنی ناخوناتو حروم کردی.
پ.ن: ایضا رژ :)

Related image

این سریال رو پارسال دیدم. دوستش داشتم و توصیه میکنم دیدنش رو به خصوص به کسانی که با تربیت فرزندان در ارتباط هستند.

چند تا مادر هستند که در یک شهر ساحلی زندگی میکنند. این شهر به مدرسه های خوبش معروفه. فرزندانشون همگی به یک مدرسه میروند و هم کلاسی هستند. به ظاهر همگی دارای زندگی های آنچنانی و لوکس هستند. اما باطن های زندگیشون خیلی داغون هست. روشهای تربیتی درستی ندارند برخلاف ادعاشون. یه تنش در مدرسه ایجاد میشه و این تنش با توجه به اخلاق خاص والدین و عدم توانایی حل اون به صورت درست روز به روز بزرگتر میشه و منجر به فاجعه میشه.

فیلم خوب تموم میشه و این اتمام خوب به دوست داشتن بیشترش کمک میکنه. و این نکته رو آموزش میده که ما خانومها اگرچه به ظاهر شاید اختلاف داشته باشیم اما اگر پشت هم باشیم از بدترین فاجعه ها هم میتونیم عبور کنیم. طبق این نکته تمرکزفیلم بیشتر بر بازیگران خانم هست و بچه هاشون.

نقدهای روانشناسی و تربیتی زیادی هم بر روی این مینی سریال نوشته شده.

پ.ن: با توجه  به استقبال زیاد ازش فصل دوم هم در حال ساخته و به زودی آماده نمایش میشه.


Image result for genius
آفیس ما نقطه کوره و جایی که من هستم کورترین میز هیچ موج اینترنتی به من نمیرسه.رفتم پیش استادم و درخواست یه مودم داشتم. برام یکی تنظیم کرد و فرستاد. هر کاری کردم نه با لپ تاپ و نه موبایل وصل نمیشدم با دوستان هم امتحان کردیم اونا هم وصل نشدن رفتم اتاق دکتر مودم به بغل که این کار نمیکنه میفرمایند که مگه میشه من همین الان امتحانش کردم. گفتم بیا خودتون ببینین. زدم به برق و هرکاری کردم وصل نمیشد اومد دید آمپرش رفت بالااااا خانم فرانکلیننن کابل اینترنت رو بهش وصل نکردی!!!!!!!! نکنه تزت هم همینطور انجام میدی!!!!!!!!!!!
بقیه حرفاش از راهرو خوب شنیده نمیشد :)))


Image result for ‫بهار نارنج شیراز‬‎

گر اینقدر خوش شانس هستید که اسفندماه در شیراز باشید بدانید که خدا خیلی دوستتان داشته!
اگر اسفندماه درشیراز هستید حتما با ناهار جرعه ای دوغ بخورید وظهر حتما بخوابید.بعدش لباس راحت وکفش کتانی بپوشید وبزنید بیرون.
بروید تا به پارامونت وخیرات برسید.انجا کفش های نو پشت ویترین هارا نگاه کنید وبه عشق وعلاقه مردمی که کفش نو می خرند دقت کنید. تا نصفه های وصال بروید وهمراه با استشمام بوی بهارنارنج که پلکتان را سنگین می کند به زوجهای جوانی نگاه کنید که امده اند تا برای سال نو مبل ومیز وصندلی بخرند!.هدفون را توی گوشتان فروکنید واهنگ گوگوش بگذارید وبه راننده ای که صدای بوقش را نشنیدید وبجای بوقی که زد تا زیرتان نگیرد ونشنیدید وبه شما گفت کجاییی؟؟؟؟ لبخند بزنید وبگویید شرمنده کاکو !! وببینید که بسادگی میگوید دشمنت! عامو بپو!! اگراسفند در شیراز هستید بعدش بروید توی خیابون داریوش وبه مغازه ها خیره شوید واز عابران تنه بخورید وبا هدفون اهنگ هایده گوش کنید.بروید تا به چهاراه زند برسید وزوجها وبچه های کوچولوی شهری وروستایی را ببینید که با شور وشوق از بنجل فروشیهای انجا لباس نو می خرند وبچه هایی که ساعت های رنگی ده هزار تومانی خریده اند ودارند بامیه می خورند.
بعدش بامیه بخرید ودرحال راه رفتن بخورید واجازه دهید تا اب قندی تراوش یافته ازان دستتان را (چکنه) کند.به پاسور فروشهای معتاد انجا نگاه کنید وداریوش گوش کنید.بعد وارد رودکی شوید ونوشدن سال را در تقویم های جدید کتابفروشی های هنری اش با فروشنده لاغراندامی که از اول تا اخربهت تعارف میکند که پول نگیرد ببینید.
چند تقویم کوچک برای کسانی که دوستشان دارید بخرید. بعد جلو سینماها به عکسهای فیلمها خیره شوید وراه بیفتید به سمت فلکه ستاد. بگذارید زمانی که از چهااراه زند تا ستاد راه می روید ابی برایتان بخواند.
ادامه دهید وبوی بهار را وقتی که ازکنار ساختمان های قدیمی دانشکده پزشکی که همیشه دراسفند زوجهایی کنارشان قرار دارند حس کنید.
بایک اهنگ بدون کلام تا ملاصدرا وکتابفروشی محمدی بروید وبه پسرخوش صدا وبداخلاق اقای محمدی سلام کنید ویک کتاب برای خودتان بخرید وبیرون بیایید.
بعدش دیگر مهم نیست کجا بروید. اگر اسفندماه درشیراز هستید به چیز دیگری برای خوشبخت بودن نیازی ندارید.
اگر اسفندماهی درشیراز هستید بدانید که خداخیلی دوستتان داشته.

اسفندماه 97

نویسنده: ناشناس

پ.ن: اواخراسفند و اوایل فروردین بهشت شیرازه :)) بیصبرانه منتظرم برم خونه


Image result for remote desktop

من واقعا از خودمون انتقاد دارم از کی؟؟ از خودمون ما شیرازی های عزیز. چرا ما زودتر برنامه های کنترل از راه دور رو ننوشتیم؟؟ (مثل anydesk و.)  :)))))))))))

یه انتقاد هم به سازنده های اون اپ دارماسمش نباید shirazi app باشه؟؟؟


پ.ن: به امید اینکه باقی اپ های مفید از راه دور هم ساخته بشن ;)))


Image result for sololearn
یه اپ خوب میخوام بهتون معرفی کنم با نام :sololearn .
ایشون بهتون کمک میکنند که کدنویسی رو رایگان یاد بگیرید و بتونید کلی درآمد داشته باشید کلی هم زبان های به درد بخور داره C، C++، python, java  و غیره. روش آموزشش هم خیلی جالبه. هر زبان رو تبدیل کرده به تعدادی chapter  در هر chapter هم تعدادی درس وجود داره. هر درس تنها یک صفحه هست معمولا چیزی رو توضیح داده تعریف کرده نکته ای گفتهمثال زده یه قسمت خوب اینه که مثال رو میشه همونجا توی گوشی اجرا کرد و دید یا مثال رو تغییر داد حتی از نو کد جدید نوشت بدون نصب برنامه خاصی.که خب خیلی هیجان انگیزهبعد هر صفحه یه آزمون میگیره اگه اون آزمون رو بلد باشی و درست جواب بدی میتونی بری سراغ درس بعد. اگه نه که موندی تا درست جواب بدی. انتهای هر فصل هم یه آزمون کلی هست. بهترین قسمت هر درس یا کوییز کامنتهاشه که کدنویس های دیگه میان و صحبت میکنن تبادل نظر دارند خیلی از اطلاعات خوبی که میتونین یاد بگیرین توی همین کامنتهاست.تعدادشون زیاده مثلا شاید 2000 کامنت برای هر مطلب من 10 تا کامنت برتر رو که لایک بیشتری گرفتن نگاه میکنم کامنتها به رفع ابهام و حرفه ای کدنویسی کردن کمک میکنن.
چون درسها خیلی کوچیک هستن میشه هر جایی خوندشون توی مترو اتوبوسقبل خواب. سوالهای آخر هر درس راحتن و به نوعی تشویق محسوب میشن و باعث میشه شما مشتاق تر بشین برای جلو رفتن خیلیا در کامنتها گفته بودن داره کم کم جای FB رو میگیره براشون از بس به این اپ سر زدن
خبر خوب اینکه نسخه تحت وب هم داره و میشه روی دسکتاپ هم ازش استفاده کرد.

Finally finished my Hidden Figures print! Another one you can find at ECCC! Which I need to remember to make a map of my location lol | Follow @melaninprincess
یک درصد فک کنین من فیلم hidden figures  رو نبینم :)) فیلم نی موفق که در ناسا کار میکنند و سعی میکنند که با تبعیض نژادی مبارزه کنند. یه قسمت از فیلم رو با جون و پوست و خونم حس کردم.اونجایی که میگه:
So, yes, they let women do some things at NASA, Mr. Johnson. And it's not because we wear sts. It's because we wear glasses.
میدونین چند بار بهم گفتن به خاطر دختر بودنته که توی هیچ درسی نیفتادی؟ میدونین من هیچچچ وقت نرفتم واسه اعتراض به نمره؟ برای دیدن نمره هم به ندرت هر وقت میرفتم سرم پایین بود کلید رو میدیدم تشکر میکردم و می امدم بیرون. توی دوره دکترا دو تا درس با استاد خودم داشت. از همه بهتر پروژه رو انجام دادم. سه ماه برای هر پروژه وقت صرف کردم. کدم تموما ران شد و جوابهای دقیق داد. کد بچه ها حتی ران نشد. نمره ام کامل نشد. حتی از استاد خودمم نپرسیدم چرا.  چون حس کردم اگه بفهمه دانشجوش ناراضیه شاید نمره بهش اضافه کنه. البته اون زمان هنوز ایشونو نشناخته بودم اگر شناخت الان رو داشتم خیالم راحت بود و میرفتم صحبت میکردم اما خب فکر کردم حق بقیه ضایع میشه. بعد توی درسهای دیگه اساتید بهترین نمره رو دو دستی تقدیم دانشجوی دکترای خودشون میکردند. دختر بودن توی رشته پسر محور یعنی سه برابر کار کن.من پذیرفتم کار کردم اما وقتی میان بهم میگن جایگاه الانت به خاطر دختر بودنته دستای مشت کردمو توی هم گره میکنم که نره سمت صورتشون :)) میدونین چندتا مصاحبه دکترا ردم کردند به خاطر دختر بودنم؟؟ به خاطر اینکه ممکنه در طی تحصیل ازدواج کنم و ممکنه بعد ازدواج به خوبی قبل کار نکنم؟ یا خدای نکرده بچه دار شم؟؟ میدونین اساتید از بعضی از ما قول میگیرن که در طول تحصیل ازدواج نکنیم؟ میدونین اگه پروژه ساخت باشه ما کنار گذاشته میشیم؟
استاد ارشدم هر وقت میخواست ازم تعریف کنه میگفت با اینکه دختری امااا خوب فکر میکنی و نمیدونست برای من بدترین و توهین آمیزترین حرف دنیاست. بعد نگاهی به من مینداخت که چرا از خوشحالی بال در نیاوردم و من با تاسف سر ت میدادم برای نگاه یک فرد فرهیخته به یک زن تحصیل کرده.
و هنوزززز در قرن 21 دانشکده ما یه استاد خانوم نداره باورتون میشه؟ پس دخترای ما باید از کی الگو بگیرن؟ پسرای ما چطور میتونن نگاه متعادل تری به ن موفق علمی داشته باشن؟
وقتی فیلم رو میدیدم دوستم گفت خدا رو شکر وضعیت ما به بدی اینا نیست افکار بالا توی سرم اومدند و زیرلب گفتم ما از اینا خیلییی عقب تریممم. اینا خیلی آماده تغییر بودند.
Image result for hidden figures + st + glasses

‏تو داستان آلیس در سرزمین عجایب مربایی هست که برای فردا پخته میشه و فقط فردا می‌تونستی بخوریش،در واقع هیچوقت نمی‌تونستی بخوریش چون هر روز امروز بود نه فردا

این استعاره تلخی از اینه که اگه کاری رو امروز انجام ندی فردا هم نمی‌تونی

اگه اون مربای لعنتی رو می‌خوای قورتش بده همین امروز!



Related image

همان طور که مستحضرید یا شایدم نباشین من الان مستحضرتون میکنم من به مدت هشت ماهه دارم روی یه سری مباحث ریاضی کار میکنم که توی تزم از اونا استفاده کنم. یه قسمتی رو بردم جلو دکتر فرمودند نه از این روش نه خب من داشتم یه کار دیگه انجام میدادم و یکم وقفه افتاد توی روند فکر کردن و تعمیم دادن دکتر صدام کردن و یه برگه درآوردن و شروع کردند به توضیح دادن من یکم هنگ بودم با چشمای گرد نگاهشون کردم پرسیدم دارین چیکار میکنین؟؟ قسمتای بعد رو توضیح میدین؟؟ دکترررر اسپویل نکنین لطفا :)))) 

پ.ن : اگه میخواست بهم راه حل رو بده بهتر نبود هشت ماه پیش میگفت؟ الان که من همه چی رو فهمیدم و کافیه فقط یه هفته روش فکر کنم  داره لذت کشف کردن رو ازم میگیره.

پ.ن۲: دوستام میگن خل شدی تو که میدونی استادت هیچ وقت کمکت نمیکنه حالا یه بار هم که توی راه اومده تو نذاشتی. خلاصه دعا کنین کشفش کنم ضایع نشم. :)


Image result for jam tomorrow and jam yesterday but never jam today

تو داستان آلیس در سرزمین عجایب مربایی هست که برای فردا پخته میشه و فقط فردا می‌تونستی بخوریش،در واقع هیچوقت نمی‌تونستی بخوریش چون هر روز امروز بود نه فردا

این استعاره تلخی از اینه که اگه کاری رو امروز انجام ندی فردا هم نمی‌تونی

اگه اون مربای لعنتی رو می‌خوای قورتش بده همین امروز!



Related image
یه انیمیشن سریالی میبینم به نام Rick and Morty .داستان حول یه پیرمرد دانشمند دائم الخمر به نام ریک و نوه خنگش به نام مورتی میچرخه. ریک مدتی هست که امده با دخترش زندگی کنه.  دخترش یه دامپزشکه و دامادش به شدت خنگ. یه نوه دختر دارن که نوجوونه و دنبال جلب توجه و مورتی که هیچ کی بهش محل نمیذاره و به خاطر توجهی که ریک بهش داره همه کاری براش انجام میده و در واقع مورد استثمار ریک هست. هر قسمت وارد فضاها و ابعاد دیگه میشن و ماجراجویی های جدیدی رقم میخوره. یه تکه های ی و اجتماعی هم اون وسط میندازن مثلا به ترامپ و مارک زاکربرگ و.
خلاقیت زیادی خرج داستان شده م های علمی خوبی هم گرفتن. گرافیک خوبی هم داره. هر چند که نسبتا ساده هست.
در اکثر موارد آدمای باهوش رو بدجنس و سنگدل  و عوضی نشون میدن که نسبت به همه چیز بی تفاوتن. اینجا هم ریک این خصوصیات رو داره که البته گاهی یه تتمه ای از احساسات درش دیده میشه. مورتی دقیقا مکمل ریک هست خنگ احساساتی. بودنش کنار هم تضاد قشنگی داره.
این انیمیشن مخصوص بزرگسالان هست. پس لطفا به صرف انیمیشن بودنش برای کودکان دلبندتون پخش نکنین.
اپ.ن: تا به حال سه فصل ازش پخش شده رتبه بالایی کسب کرده و کلی هم جایزه برده.
Related image


Image result for ‫دال دوست داشتن‬‎

یک بار هم زنگ زده بودم منزل نقى‌زاده
اسمش فرامرز بود و با یکى دیگر که هیچ یادم نیست، سه نفرى روى یک نیمکت مى‌نشستیم.
مادرش که گوشى را برداشت، اسمش یادم رفت،
_منزل نقى‌زاده؟
از بابام یاد گرفته بودم بگویم منزلِ فلانى
مادرش شاکى و عصبى گفت:
با کى کار دارین؟
_با . پسرتون.
کدوم‌شون؟
تک‌پسر بودم و فکر اینش را نکرده بودم که در یک خانه شاید بیش از یک پسر وجود داشته باشد.
شاکى‌تر و عصبى‌تر پرسید:
کدوم‌شون؟ با کدوم‌شون کار دارى؟
هول شدم.
یادم نیامد که مثلن بگویم اونى که اول راهنمایى‌ست.
من‌من‌کنان گفتم :
«اونى که موهاش فرفریه، حرف بد مى‌زنه، قشنگ مى‌خنده»
اونى که قشنگ مى‌خندید خانه نبود.
تق!
فردایش گفت :
«من قشنگ مى‌خندم؟»
و ریسه رفت.
من حرصم درآمده بود چون دفتر مشقم را نیاورده بود،
ولى از قشنگ خندیدنش خنده‌ام گرفت.
بعدترها فکر کردم آدم باید هرازگاهى اسم هم‌ خانه‌ هایش را، رفقایش را، بغل ‌دستى هایش را فراموش کند،
بعد زور بزند توى سه جمله توصیف‌شان کند؛
بدو بدو بگوید مثلا
آنى که خنده‌اش قشنگ است ،
آنى که حرف زدنش مثل قهوه‌ ی تازه دم است ،
آنى که سین ‌اش آدم را عاشق میکند.

پ.ن: اینو خودتون بخونین و ریکورد کنین و  همراه با خصوصیت قشنگ اختصاصی هر فرد بفرستید برای کسایی که توی زندگیتون مهم و عزیزن.


هفته پیش ایده یه مقاله رو به استادم دادم. هول هولکی چون ازم مقاله میخواست. خیلی ایده خامی بود حتی نمیدونستم خوبه قابل چاپه یا نه. به نظرم خیلی هم بدیهی میومد. این هفته دیدم یه چیزی شبیه ایده من در سطح پایین تر دو سال پیش در ژورنال nature  چاپ شده این ژورنال برترین ژورنال در علوم هست با تاثیرگذاری بالا. فرستادم واسه استادم. اولش کف بر شد بعدش هی گیر داده بود شما دو سال پیش میتونسی اینو چاپ کنی عصبانی شدم میگم استاد محترم شما میگین اگه زودتر به دنیا اومده بودی اسم قوانین نیوتون الان قوانین فرانکلین بود شما کوتاه بیا حالا

 


تنها چیزی که توی این گرما توی روز تعطیل میچسبه اینه که کل روز رو بری توی وان حمام بمونی. همه چیزای مورد احتیاجت رو هم با خودت ببری البته که الان این اومد توی ذهنتون
Image result for woman in bathtub drawing
اما این به واقعیت نزدیکتره :))))
Related image
البته چند تا کتاب ، گوشی، لپ تاپ رو هم اضافه کنین .
اما چه حیف که توی خوابگاه دارم زندگی میکنم  و حتی یه دل سیر هم نمیشه از دستشویی استفاده کرد:))))


Related image

از قشنگترین صحنه های خوابگاه دخترونه مهندسی اینه که همین طور که دارین اماده میشین برین عروسی و در حال کشیدن خط چشم هستی با دو تا دوستت که در حال لاک زدن هستن اخبار روز رو دنبال کنی و در مورد پهپاد ها و تکنولوژیشون و رادار گریزی و تغییر خواص کوانتومی صحبت کنین.

البته ممکنه اون تکه آخر تغییر خواص کوانتومی و نامرئی شدن رو چون خانم دکتر فیزیکتون در حال رژ زدن باشن درست متوجه نشین :))

پ.ن 1: یه رونوشت برای وزارت دفاع محترم که ما دخترای مهندس رو دریابه و تک جنسیتی نباشه.

پ.ن 2: پلیس فتا لطفا برسونید دست وزارت دفاع

پ.ن 3: بله که کار میکنم. پرسیدن نداره. چیزی که باعث شد ایران رو نزنن مهم بودن جون 150 ایرانی نبوده گول اون ژست روشنفکری ترامپ رو نخورین.



آدمها رو میشه از خواسته ها و اجتنابهاشون شناخت یا حتی تعریفشون کرد. از اهداف و رویاها یکی از چیزی خوشش میاد اونو هدف میذاره و  تلاش میکنه تا به یه خواسته ش برسه یکی دیگه هم از همون خوشش میاد اما چون تلاش نمیکنه میشه رویا واسش. تموم زندگیمون خودمون و دیگرانی میبینیم که روم به دیوار گلاب به روتون اره به ماتحت داریم (شما توی دلتون ورژن اصلیشو بخونین باحال تره :)) همش یه چیزی رو میخوایم اما زر میزنیم و هیچچچ کاری نمیکنیم. فقط الکی بهانه میاریم. یا چیزی رو نمیخوایم و اما تحملش میکنیم. مثال:

هممون یکی رو میشناسیم که از صبح تا شب از همسرش میناله اما طلاق نمیگیره. یا کسی که شغلشو دوست نداره اما عوض نمیکنه. با از رشته ش بدش میاد همچنان ادامه میده. میخواد وزن کم کنه و شونصد ساله رژیمه اما خب از ته دل رعایت نمیکنه. دلش میخواد یه کار جدید کنه اما هیچ وقت شروع نمیکنه

بیاین از امروز هر چی ناراحتی داریم بنویسیم یا بپذیریمش یا واقعا یک بار برای همیشه انجام بدیم تموم بشه بره بله تغییرات ترس دارن و نیاز به شهامت هست اما دنیا جای ترسوها نیست.

اگه بدونیم همین چیزا چقدرررر سی پی یو مغز رو پر کردن و نمیذارن ما فک کنیم یا بدتر از اون خنده ها رو دریغ کردن ازمون دست دست نمیکنیم سریع اره رو میکشیم بله میدونم خون میاد. درد داره پاره میشیم. اما یه باره می ارزه .:))


Image result for ultra power saving
مدتی هست که من از استفاده مکرر از اپ های تلفن همراه در بین کار به ستوه اومده بودم و با نصب یه نرم افزار روی خود موبایلم فهمیدم ساعات زیادی از روزم رو دارم هدر میدم مثلا گاهی تا چندین ساعت در روز با گوشی سرگرم بودم .   اما از طرفی نمیخواسم این اپها رو پاک کنم چون مثلا در تلگرام گروههای کاری یا علمی دارم که باید بمونم .  گاهی میذاشتم روی مود پرواز که خب ارتباط های اضطراری از بین میرفت  یه مدت میخواستم از این گوشی های ساده بگیرم  مثل لایت وگوشی هوشمند رو هم کنار بذارم اما به برخی اپهای گوشی مثل نقشه و. نیاز داشتم.یه روز که شارژم به شدت کم شده بود و پاور بانک هم همرام نبود مجبور شدم گوشی رو بذارمش روی مود ULTRA POWER SAVING. همون لحظه به ذهنم رسید که  از این به بعد زمانی که خواستم کار مفید و با تمرکز بالا داشته باشم بذارمش روی این مود. روی این مود شما هم پیامک دارین و هم تماس اینترنت هم هست چند اپ انتخابی دیگه رو هم میتونین داشته باشین مثلا من پی دی اف و پخش موسیقی و دوربین رو گذاشتم. همین کار ساده عملکرد رو به شدت بالا میبره. امتحان کنین:)



به همین سوی چراغ قسم مکالمه زیر واقعیه

- یه مدته لپ تاپم  خیلی داغ میکنه

- ببر نشون بده شاید فنش مشکل داره

-آره حتما باید برم روغنشو عوض کنه

-  مگه بلبرینگه؟؟؟ :))))

- نمیدونی مگه ؟ لپ تاپ یه روغنی داره وقتی تموم میشه گرم میکنه باید بازش کنی روغن بریزی توش

-:|||||||( دهانم دوخته شده بود توانایی مکالمه نداشتم)

-حالا شاید از یوتیوب سرچ کردم خودم لپ تاپمو باز کردم روغن ریختم توش

- هم چنان با دهان دوخته شده مثل سیامک انصاری به دوربین زل می زند


بعضی شبای عمرت هست اینقدر بد میگذره که میدونی و مطمئنی که اون شبا خدا خودش تو رو توی بغلش گرفته تا صبح شده والا میدونی که غیر این بود دووم نمی آوردی.

وقتی دوران سیاه سپری شد میمونی که سرت رو با افتخار بالا بگیری و بگی من ازش گذشتم یا اینقدر کابوس بوده که دعا میکردی هیچ وقتتتت نیومده بود. این حس دوگانه همیشه باهات میمونه


سریال modern love یه مینی سریال 8 قسمتی خوش ساخت شاد هست که هر قسمتش عشق رو توی یه داستان جداگانه و از یه نگاه جدید بررسی کرده. ببینید خوشتون میاد. مخصوصا وقتایی که دلتون یه چیز آروم و امیدوارکننده میخواد و نیاز دارین سی پی یو مغزتون کار نکنه خیلی :)


من یه مدت آنلاین خرید میکردم . و خب برای من ب عنوان نسل جدید این کار خیلی جذابیت داشت. ما رو از نسل قبل خودمون متمایز میکنه و احساس کول بودن و هم پای تکنولوژی جلو رفتن بهمون میده. اولش که خرید آنلاین اومد دقیقا به دلیل همین مسائل نسل جوون بسیار تحت تاثیر قرار گرفته بود و چون بازار خرید هم بیشتر دست جوونهاست همه فکر میکردند خرید حضوری لغو میشه اما نشد . چون نسل جدید خرید رو یه احتیاج نمیدونه یه تفریح میدونه. بنابراین در کنار خرید آنلاین خرید حضوری هم هنوز پابرجا مونده. برای منم کم کم خرید حضوری پررنگ تر و پررنگ تر شد اما خرید حضوری رو هم مثل بقیه از جاهای شیک و هاپیرها و انجام میدادم. اما بعد یه مدت فکر کردم با این کار کاسبان خرده ریز بسیار آسیب می بیینن از یه جایی به بعد شروع کردم از مغازه های کوچیک و بی نام و نشون برندهای نوپا خرید کردم.در واقع این شده تفریح من برم ببینم توی محله توی کوچه پس کوچه های نزدیک کدوم مغازه قدیمی هنوز بازه. برم و خرید کنم و با این عزیزان که معمولا هم مسن هستند آشنا شم و گپ بزنم. ناگفته نمونه که با خرید کردن از این مغازه ها شما مشتری عزیزشون محسوب میشین چیزی که توی مالهای بزرگ هیچ وقت نمیبینین

امروز که کرونا اومده . و همه در وضعبت بد اقتصادی هستن. اگه برامون امکانش هست. بریم از جاهایی که خلوت تره. قدیمی تره خرید کنیم میدونم گاهی راه طولانی تر میشه گاهی همه وسایل و مایختاج رو ندارن. اما این کمک ما باعث میشه اونا زمین نخورن.


در این دوران قرنطینه که توی خونه موندم و دورم از دانشگاه و محیط آکادمیک حس کردم اگه یه روتین روزانه برای خودم نداشته باشم و چند تا سرگرمی خوب احتمال جنون بالا میره.چقدرررر انفرادی مجازات سنگینی هست. فک کنین ما الان همه جور به وسایل ارتباطی دسترسی داریم با کسانی هستیم که دوسشون داریم. و هر چند روز هم برای خرید مایحتاج بیرون میریم اما بازم حال روحی خیلیا خوب نیست و دارن کم میارن.

برای افزایش جذابیت این روزها، تصمیم گرفتم روزانه ساعتی رو اختصاص بدم به آموزش و آشنایی با زبان آلمانی.با اپ رایگان duolingo هم شروع کردم. 8 سطح داره. من دارم سطح 1 رو تموم میکنم. البته نمیشه گفت آخرش با این اپ میتونین زبان رو به خوبی یاد بگیرین اما میشه گفت آشنایی نسبی پیدا میکنین. هدف من هم همینه. یکم آشنا بشم و اگه دوست داشته باشم برم تکمیل کنم و پیش یه معلم خوب یادش بگیرم.

به نظرم یادگیری زبان یه هدف بلند مدته در کنار اهداف دیگه. و باعث تفریح و رفرش میشه. دیدن مثلا هی وسط درس خوندن میرین سراغ شبکه های اجتماعی این جوری وسط درس خوندن یه چیز جدید یاد میگیرین و سریعتر هم بر میگردین سر درس :)

میگن پروفسور حسابی هر شب نیم ساعت زبان آلمانی میخونده به مدت سی سال . و با یه خانم  آلمانی که استاد دانشگاه  هم بوده مکاتبه میکرده.  اون خانم گفتن اینقدر سطح پروفسور بالا رفته بوده که من برای خوندن نامه های سالهای اخر بارها به لعتنامه مراجعه میکردم.

فک کردم چقدرسرگرمی های روزانه مهم هستن و باید جدی گرفته بشن.


توی این روزهای سرد و  برف و بارونی و قرنطینه که بیرون نمیریم، پارک نمیریم، خیابون نمیریم، خیلی از پرنده ها  هم منبع غذایی شون کمتر شده. فراموششون نکنیم پشت پنجره خونه ها براشون یکم نون بریزیم.

پیشی ها هم همین طوراگه برامون امکانش هست بهشون غذا و شیر بدیم. و بشینیم به تماشای غذا خوردنشون. خیلی آرامش بخشه. نه؟ :)

ما سالیان سال هست که برای دو وعده صبح و عصر پشت پنجره اتاق براشون نون میریزیم. یه بار یادمون رفت صبح اومده بودن و با نوکهای کوچیکشون میزدن به پنجره و ما رو صدا میزدن.

امروز ظهر هم دیدم اومدن و تقاضای غذا میکنن. هیچ وقت بین روز این کار رو نمیکردن.فک کردم ممکنه این روزها گرسنه تر از هر وقت دیگه باشن.


این مدت یکم از سریال شرلوک رو نگاه کردم یعنی بیشترشو . 3 فصل :) خب راستش اولش جالب بود برام میخکوب کننده روش استنتاجش برای حل مسائل بهم یه تلنگر زد که باید با دقت بیشتری به مسائل نگاه کنم و جواب همه مسائل پیش روم هست. اما ادامه این روش به همون شیوه و بدون هیچ تغییری در تمام اپیزودها و فضلها خسته کننده میشه به قول خودش too boring. too boring

روش حل بیشتر مسائل شیمی و ترکیبات شیمیایی هست در صورتی که شرلوک یه نابغه هست و باید از همه چی سر در بیاره. خب من حدسم این بود که مشاورین علمیشون از یه طیف انتخاب شده در صورتی که می تونست چند مشاور در حوزه های دیگه مثل فیزیک، ریاضیات، کدهای کامپیوتری، رونشانسی داشته باشه و همه رو مبهوت کنه. یعنی هر قسمت توانایی های یه رشته یا حوزه رو  در کشف جرم نشون بده. اما حیف که خیلی یک بعدیش کردن و خیلی هم احساسی :| همون کاری که با شلدون توی بیگ بنگ کردن و بیمزه شد.

وقتی شخصیت های فیلم ها رو خراب میکنن میدونین بعد اینکه ناامید میشم به چی فکر میکنم؟آفرین! که منم یه فیلمنامه نویس بشم و مثل یه دیکتاتور کوچک افکارمو به زور به خورد بقیه بدم :))

بازی هاشون خوبه. اینکه فیلم صحنه نداره خوبه. مخصوصا الان که خونه هستم و در جوار مادر و پدر در قرنطینه زندگی میکنم :) اینکه حرف زشت نمیزنن هم نقطه مثبتشه. معمولا فیلمها روی عفت کلام آدم اثر سو دارند:))

راستی عیدتون مبارک heart


شاید شما هم یکی از کسایی هستین که به سر و صدا خیلی حساسین و به هر دلیل تمرکز یا حتی خوابیدن براتون سخته. بعضیا موسیقی رو پیشنهاد میدن اما خود موسیقی باعث حواس پرتی میشه. پس اگه دارم کار عمیق انجام میدم چه طور توی محیط پر سر وصدا تمرکز کنم؟جوابش استفاده از ویس های white noise  هست. این نویزها با داشتن فرکانس های مختلف میتونن سر و صدای اطراف رو تا حد خوبی براتون بپوشونن و در عین حال باعث جلب توجه شما به خودشون هم نمیشن. برای خواب هم کاربرد دارن. مثلا این یکی رو گوش کنین که حاصل ضبط کردن صداهای توی یه کافه هست که دارن به زبانی غیر از زبان فارسی صحبت میکنن.

https://soundcloud.com/user-339079738/ambient-coffee-shop-sounds-for-studying-and-relaxation-hq-white-noise-cafe-sounds


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

مسجد خاتم الانبیاء روزنوشت‌های من Eric فروشگاه زودکادو 98music01 گروه فلز دانلود آهنگ جدید دکوراسیون حرفه ای منزل اخبار مذهبی